مرکز مشاوره ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰

مرکز مشاوره ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰

مرکز مشاوره ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰

مرکز مشاوره ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰

افسردگی و سوء مصرف مواد مخدر

یک اصطلاحی در زمان بهبود بیمار وجود دارد: اعتیاد به الکل و مواد مخدر می تواند باعث به وجود امدن بیماری های روانی شود.


ولی بیماریهای روانی باعث به وجود آمدن اعتیاد نمی شوند.


افسردگی و سوء مصرف مواد مخدر

با این حال، برخی از بیماری های روانی، به خصوص بیماری هایی که به سرعت تشخیص داده می شوند.


و قابل درمان هستند، می تواند با اعتیاد به الکل و مواد مخدر به وجود آمده باشند.


اختلالات افسردگی اغلب باعث به وجود آمدن احساساتی مانند غم و اندوه شدید همراه با ناامیدی.


بی حالی، انزوا طلبی، اختلالات خواب، اختلال در دستگاه گوارش و اختلال خوردن می شود.


اگر داروها به درستی تجویز نشوند و یا به طور مناسب مصرف نشوند برای کسانی که دچار افسردگی هستند .


این مسئله که خودشان برای خودشان دارو تجویز کنند و به خوددرمانی بپردازند بسیار وسوسه انگیز است.


این اتفاق می تواند باعث تشدید افسردگی و بدتر شدن آن شود.


مصرف الکل، یا کوکائین ممکن است به طور موقت برخی از علائم را تسکین دهد.


ولی زمانی که این مواد شیمیایی بر روی بدن تاثیر می گذارند.


مقابله با افسردگی

در مرحله ای که آن مواد از بدن خارج می شود بدن پایین ترین میزان توان در مقابله با افسردگی را دارا است.


و در هر مرحله که این مواد از بدن خارج می شود افسردگی شدت بیشتری می گیرد.


هر چند در ابتدای افسردگی فرد علائم شدیدی را تجربه نکرده باشد.


این مواد باعث می شوند که هر بار استفاده از مواد و خروج ان بدن میزان افسردگی شدیدتر شود.


افسردگی ممکن است فرد را به استفاده از مواد مخدر و الکل ترغیب کند.


زیرا استفاده از این مواد در ابتدا باعث فرار از احساسات بد می شوند.


مشکل دیگر این است که اگر استفاده از الکل و مواد مخدر با مصرف دارو تداخل داشته باشد.


به دلیل اینکه الکل و مواد مخدر باعث تشدید بیماری می شوند می تواند اثر داروها را غیر فعال کند .


و این اتفاق ممکن است فرد را در معرض خطر پزشکی قرار دهد.


از انجایی که برخی از افراد که تجربه ی استفاده از مواد مخدر را دارند در استفاده از این مواد در روند درمان بدگمان می باشند.

حتی نسبت به داروهایی که برای انها تجویز می شود نیز گمان خوبی ندارند.

آنها با مصرف مواد مخدر و اعتیاد به آن تجربه ی بدی را پشت سر گذاشته اند .

و زمان دشواری با استفاده ی دارو تجربه کرده اند. در واقع، من با بیمارانی روبه رو شده ام.

که قبلا الکل و یا مواد مخدر را ترک کرده اند و حاضر به تحمل علائم افسردگی می باشند.

 نمی خواهند در درمان انها از دارو استفاده شود. غالبا در جامعه به آنها آگاهی داده می شود .

که از مصرف دارو خودداری کنند. معمولا، و این مسئله زیر نظر مشاور سلامت صورت نمی گیرد.

کسانی که تجربه ی افسردگی و اعتیاد را داشته اند باید با یک روانپزشک و یا رواندرمانگر مشورت کنند.

و هیچ دوستی صلاحیت مشاوره دادن به آنها در این زمینه را ندارد.

افسردگی مواد مخدر

یک سوالای که اکثرا من از بیماری که برای اعتیاد تحت درمان است می پرسم این است.


که «آیا مصرف نوشیدنی و یا مواد مخدر باعث افسردگی وی شده است؟


پاسخ اولیه ای که فرد می دهد این است که شاید. یک رواندرمانگر باتجربه قبل از هر اقدام درمانی شروع به ریشه یابی و دلایلی که از قبل برای بیمار وجود داشته است می پردازد.


و پس از آِن اقدام به درمان اعتیاد می کند. رواندرمانگران در پی یک ارزیابی کلی از سابقه ی خانوادگی، دوستان، کارفرمایان، و پرونده ی سابقه ی وی نزد پلیس و دادگاه می پردازد .


و در پی دلایل اولیه مشکل بیمار هستند.


چرا دلایل اولیه افسردگی و اتفاقی که برای فرد رخ داده است مهم است؟


زیرا کسی که قبل از اعتیاد مبتلا به افسردگی بوده است نیازهای بیشتری برای درمان دارد.


از جمله دلایل می تواند مداخله مصرف مواد و دارو باشد.


و در مقایسه با دیگران مدت زمان طولانی تری برای درمان افسردگی باید صرف شود.


کسی که به دلیل سوء مصرف مواد افسرده شده است معمولا روش درمانی برای او تجویز نمی شود .


که برای کسی که به دلیل افسردگی به مصرف مواد رو آورده است و نبازهای درمانی این دو گروه متفاوت است.

منبع :افسردگی و سوء مصرف مواد مخدر- مرکز مشاوره

مدیریت کردن فشار و آسیب یک رابطه

آیا تا به حال فکر کرده اید که Ship در کلمه relationship[1] به چه معنایی می باشد؟


این پسوند به این واقعیت اشاره می کند که یک رابطه می تواند هم به صورت شناور و هم به صورت غرق شدن باشد.


بسیار خب، این مورد به صورت کلی درست نمی باشد، ولی یک روش مناسبی به منظور تفکر در مورد تاثیرات مربوط به فشار در رابطه می باشد.


با خواندن این مقاله یک سری اصولی را در مور شناور نگه داشتن یک رابطه و مواردی را که باید در صورت احساس ناایمنی انجام بدهید، یاد بگیرید.


این مقاله می تواند برای شرایط زیر کاربرد داشته باشد:

شما بخواهید که در مورد فشارهای رایج در یک رابطه مطالبی را یاد بگیرید

به منظور سر و کار داشتن با فشارهای موجود در یک رابطه، برخی از اصول را یاد بگیرید

شما بخواهید بفهمید که تنش موجود در رابطه از کجا ایجاد می شود

شما در رابطه (یا در حال ورود به یک رابطه ای) می باشید که در مورد آن اطمینان ندارید.

مدیریت کردن فشار و آسیب یک رابطه-moshaverco

مدیریت کردن فشار و آسیب یک رابطه moshaver.co

در یک رابطه چه نوع فشارهایی وجود دارند؟

داشتن یک دوست دختر یا دوست پسر می تواند فوق العاده باشد، ولی یک گروه از مواردی وجود دارند که می تواند منجر به ایجاد احساس رضایت و خوشحالی شود.


فشارهای درونی می توانند در نتیجه مواردی از قبیل تفاوت های فرهنگی یا سن، حسادت، نبود توافق و انتظارات غیرمنطقی یا غیرقابل اجرا ایجاد شوند.


فشارهای خارجی می توانند از طریق افراد و عوامل خارج از رابطه ایجاد شوند و شامل موارد از قبیل مطالعه یا کار، بیماری، پول، خانواده و دوستان می باشد.


توصیه هایی برای شناور نگه داشتن رابطه تان

بررسی کنید که کدام نوع از فشارها، درونی و خارجی، بر روی روابط شما تاثیر می گذارند.


بعد از آن، در زمانی که آماده شده باشید سعی کنید که از استراتژی های زیر برای کاهش فشار و شناور نگه داشتن رابطه خودتان استفاده کنید.


با یکدیگر ارتباط برقرار کنید

ما دارای تلفن های هوشمند و هواپیماها هستیم، ولی تا به حال هیچ ابزاری کشف نشه است که به ما کمک کند تا مغزها را بخوانیم!


بنابراین بهترین مورد بعدی که وجود دارد عبارت از ارتباط برقرار کردن با استفاده از کلمات می باشد.


در صورتی که شما به همسرتان نگویید، به چه نحوی می توان تصور کرد که وی نسبت به موارد اشتباه اطلاع کسب کند؟


در صورتی که یک موردی شما را ناراحت می کند، اجازه بدهید که آنها به آرامی نسبت به این مورد مطلع شوند. بعد از آن همراه با هم می توانید مشکل موجود را حل کنید.


فشار رابطه و آسیب های رابطه با جنس مخالف

فشار رابطه و آسیب های رابطه با جنس مخالف – مشاورکو

یاد بگیرید که سازش کنید

شما در همه شرایط نمی توانید به خواسته های خودتان دست پیدا کنید.


گاهی تحت تاثیر فشار رابطه و آسیب های آن هستید.


با همسر خودتان یا شریک جنسی خود صحبت کنید تا موارد مهم موجود برای خودتان را نشان دهید و این موارد مشکل بزرگی را برای شما ایجاد نخواهند کرد.


پذیرش این موضوع که یک فرد نزدیک به شما، همانند شما به کارهای مشابهی که انجام می دهید اهمیت نمی دهند، به سختی امکان پذیر است.


ولی همانند هر موردی، توافق در این مورد از طریق تمرین کردن راحت تر می شود.


همسر خودتان را در مورد احساساتتان نسبت به وی مطمئن کنید

هر شخصی دوست دارد بشنوند که چقدر دوست داشته می شود.


در صورتی که مطلع باشید احساس مشابهی نسبت به یکدیگر دارید، رابطه موجود روان تر خواهد بود و احتمال ایجاد مشکلاتی از قبیل حسادت پایین می آید.

منبع :مدیریت کردن فشار و آسیب یک رابطه- مشاورکو

خانواده درمانی چیست، اهداف و مزایای آن چیست؟

همه ما زندگی را از درون یک خانواده شروع می کنیم چه این خانواده از اعضای خانواده با پیوند خونی باشد یا نه پدر و مادر ناتنی باشد و یا نه پدر و مادری کودکی را به فرزندی پذیرفته باشند.


زمانی که ما متولد میشویم خانواده بدست می آوریم و این خانواده ای که در آن متولد شده ایم هر جنبه از زندگی ما را از لحظات آغازین تا پایان زندگی، تحت تاثیر قرار می دهد.


خانواده آنچه که هستیم و آنچه که خواهیم بود را هم در جهت خوب و هم در جهت بد تحت تاثیر قرار می دهد. ما لغات خود، عاداتمان، خروجی هایمان و آیین مذهبی و اینکه چگونه دنیا را ببینیم و بینش خود نسبت به جهان را از خانواده می آموزیم.


ما همچنین یاد می گیریم چگونه عشق بورزیم و چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنیم و اینها را از روابط اولیه در خانواده کسب می کنیم. اگر در خانواده ای سالم با ارتباطات سالم به دنیا آمده باشیم، احتمالا یاد خواهیم گرفت که چگونه ارتباطات سالم را حفظ کنیم.


خانواده درمانی چیست، اهداف و مزایای آن چیست؟


اگر در خانواده ای با مشکلات خانوادگی که در برقراری ارتباط مشکلاتی دارند، متولد شده باشیم همچنین ممکن است ما هم در برقراری ارتباط با دیگران به مشکل بربخوریم. هرچند متولد شدن در یک چنین خانواده ای بد شانسی بوده باشد، اما وضعیتی نیست که نتواند تغییرش داد.


تقریبا تمام خانواده ها با چالش هایی درگیر هستند و مشکلاتی را تجربه می کنند، با این حال اغلب خانواده ها حس یکپارچگی خانواده و یا شادی را حفظ و یا بازیابی می کنند.


خانواده درمانی / مشاوره خانواده چیست؟

خانواده درمانی یا مشاوره خانواده نوعی از درمان است که برای بکارگیری برای مسائل خاصی طراحی شده که سلامت و عملکرد خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد. می تواند برای کمک به خانواده در طی یک دوره ی سخت، یک گذار حاد، یا مشکلاتی در سلامتی رفتاری یا مغزی در اعضای خانواده، بکار برده شود. خانواده درمانی، مشکلات افراد را در زمینه واحد بزرگتر خانواده می بیند.


فرض چنین درمانی، این است که مشکلات بدون درک روندهای گروه، نمی توانند به طور موفق آمیزی شناخته و حل شوند. روشی که خانواده عمل می کند، چگونگی شکل گیری مشکلاتی که مراجعان با آن روبرو می شوند را تحت تاثیر قرار می دهد و این که فرد چگونه توسط اعضای خانواده مورد تشویق قرار می گیرد یا قدرت عمل از او صلب می شود همگی متاثر از خانواده است.


خانواده درمانی می تواند تمارین و تکنیک هایی از شناخت درمانی، رفتار درمانی، فرد درمانی، یا دیگر گونه های درمان فردی را بکار گیرد. بمانند دیگر گونه های درمان، تکنیک های بکار گرفته شده کاملا مبتنی بر مسائل و مشکلاتی است که مراجع یا مراجعان با آن مواجه هستند.


مشکلات رفتاری یا احساسی در کودکان دلایل مشترکی برای مراجعه به درمانگرهای خانواده هستند. مشکلات یک کودک درخلا نیست، این مشکلات در بستر خانواده وجود دارند و احتمالا نیاز است تا در درون خانواده دیده شوند.


باید توجه شود که در خانواده درمانی، واژه خانواده الزاما به پیوندهای خونی اشاره ندارد. در این مفهوم، خانواده هر آن کسی را که یک نقش بلند مدت حمایتی در زندگی یک نفر بازی می کند را شامل می شود که ممکن است به معنی نسبت های خونی در همان خانواده نباشد.


متداولترین نوع های خانواده درمانی به شرح زیر هستند:

باونین:

این نوع از خانواده درمانی برای شرایطی که در آن افراد نمی خواهند و یا نمی توانند دیگر اعضای خانواده را در درمان درگیر کنند، مناسب است. درمان باونین، بر اساس دو مفهوم عمده است، مثلث بندی (تمایل طبیعی افراد برای برون ریزی و تخلیه احساسات و هیجانات با صحبت با فرد ثالث) و تمایز (یادگیری برای عکس العمل کمتر احساساتی در روابط خانوادگی).


ساختاری:

درمان ساختاری بر تعدیل و تقویت سیستم خانواده برای تضمین این که والدین در کنترل هستند و اینکه هر دوی والدین و فرزندان مرزهای مناسبی دارند، متمرکز است.


در این نوع از درمان، درمانگر به منظور مشاهده، یادگیری و ارتقای توانایی آنها برای کمک به تقویت ارتباط خانواده، به آنها ملحق می شود.


سیستمی:

مدل سیستمی به گونه ای اشاره دارد که در آن درمان بر ارتباطات ناهشیار و معانی ماورای رفتارهای اعضای خانواده تمرکز دارد. درمانگر در این نوع از درمانها، نقش خنثی دارد و دور استف به اعضای خانواده اجازه می دهد تا در مسائل خود به شیوه ی عمیق تر با مسائل و مشکلات به عنوان یک خانواده درگیر شوند.


استراتژیک:

این نوع از درمان خلاصه تر و مستقیم تر از دیگر انواع درمان است، که در آن درمانگر تکالیفی برای خانواده در نظر می گیرد. این تکلیف به منظور تغییر روشی است که اعضای خانواده تعامل داشته، ارزیابی کرده و ارتباط برقرار کرده و تصمیم می گیرند.


درمانگر در این نوع درمان در مقام قدرت مینشیند که به دیگر اعضای خانواده که ممکن است چنین قدرتی برای ارتباط موثر ندارند، اجازه می دهد تا به طور موثر و کارآمدی ارتباط برقرار کنند.

منبع :خانواده درمانی چیست، اهداف و مزایای آن چیست؟- مشاورانه

چگونه یک ارتباط بهم خورده را درست کنیم؟

آیا از جنگ و دعوای مدام و همیشگی خسته شده اید؟ آیا جدیدا حس می کنید که ارتباط شما در ورطه ی نابودی است؟ ممکن است با خودتان بگویید چطور شد که کار به اینجا کشید.


در شرایط بدتر، اگر مسائل و مشکلات تم روزانه ی زندگی شما شده است این به آن معنی است که هر دوی شما واقعا با هم نیستید و ارتباط صحیح ندارید.


هر رابطه ی بلند مدتی بین اوقات بد و خوب در نوسان است. و این کاملا نرمال است. اما رابطه ای که پایدار است و مدت زمان زیادی دوام می آورد، رابطه ای است که در آن هر دو فرد به اندازه کافی به فرد دیگر در مشکلات و اوقات سخت اهمیت می دهد و یاری کننده است.


ارتباط نیازمند نگهداری و محافظت است تا در یک شرایط سالم حفظ شود.


در اینجا نکاتی آورده شده اند که کمک می کنند بدانید چگونه می توان یک ارتباط را نجات داد و اگر احساس رضایت از رابطه ندارید چگونه می توان خوشی و شادی را به رابطه برگرداند.


قدم اول:

اولین گام این است که یک زمان را به خودتان اختصاص دهید. به پیاده روی بروید یا نه با یک زیر انداز به پارک بروید و از آفتاب لذت ببرید و از خودتان بخواهید تا با خودتان با ملایمت رفتار کنید.


این بخش مقداری سخت است. نیاز است تا به صورت بی رحمانه ای با خود صادق باشید. آیا تنش در شما ایجاد می شود بخاطر اینکه سعی می کنید فاصله بگیرید؟


یا نه این تنش به این خاطر است که شما عادات بدی دارید و الان این عادات بد برای رابطه ی شما مشکل ساز شده است؟


گاهی دانستن و حل مشکلات آسان است، اما گاهی نیاز است تا عمیقا مسائل را بشکافیم و بررسی کنیم و به هسته مساله برسیم تا بتوانیم آن را حل کنیم.


قدم دوم:

گام دوم این است که اطمینان حاصل کنید که هر دوی شما چنین حسی دارید. هیچ فایده ای ندارد اگر تلاشتان را بکنید و سنگ تمام بگذارید در حالیکه همسر شما نخواهد در این ارتباط باقی بماند.


شما نیاز دارید تا در ابتدا یک مکالمه روشن و باز داشته باشید تا بدانید که این خواسته ی هر دو شما است که رابطه را برگردانید یا نه.


اغلب افراد زمانی که با هم مکالمه و بحث می کنند متوجه می شوند که هر دو واقعا می‌خواهند که در کنار هم باقی بمانند و این روند بهبود را تسریع می بخشد.


زمانی که رفتار شما نسبت به همدیگر هیچ احساسی را نشان نمی دهد اما نسبت به هم هنوز اهمیت نشان می دهید، در چنین شرایطی احساس عدم علاقه و عشق آسان است.


این خود باعث ایجاد تنفر و عدم علاقه و پاسخ منفی شده و به مرور این چرخه تداوم پیدا کرده و قوی تر می شود.



9 نکته ی طلایی برای ماندگاری انگیزه

0 دیدگاه /تیر ۱۹, ۱۳۹۸

ادامه مطلب ...

بعد از اینکه مطمئن شدید هر دو خواهان ماندن در ارتباط هستید، توصیه های زیر را به شما پیشنهاد می کنیم:


۱٫ ارتباط چشمی برقرار کنید.

هرگز قدرت ارتباط چشمی را در هنگام صحبت با همسر خود دست کم نگیرید. در عصر مزاحمت های تکنولوژیکی، بسیاری از ما زمان زیادی را برای نگاه کردن به گوشی موبایل خود صرف می کنیم و به اندازه کافی به چشمان عشق خود نگاه نمی کنیم.


اگر قرار است مطلبی را بگویید، ارتباط چشمی تان را با او حفظ کنید. این باعث می شود حرف های شما بیشتر در خاطرش بماند و مفهوم مد نظر شما را عمیقا متوجه شود.


۲٫ همانگونه که احساس می کنید، صحبت کنید.

آسان ترین راه برای اینکه فردی را مجبور به حالت دفاعی کنیم، این است که به شیوه انتقادی صحبت کنیم و آنها را نقد کنیم. بنابراین اگر همسر شما برای شام دیر کرده است، بجای مواخذه او برای این کار با یک جمله مانند “تو همیشه دیر میکنی”،


” نه من همیشه هم دیر نمیکنم این عادلانه نیست” سعی کنید این تاکتیک را به کار ببرید:” زمانی که دیر می کنی من واقعا ناراحت می شوم چون باعث می شود حس کنم تو بمن توجه نمی کنی”.


به این شیوه دیگر شما پرخاشگر نیستید. در عوض، شما آن چیزی را به او می گویید که واقعا احساس می کنید.


۳٫ گوش فرا دهید و همدلی ایجاد کنید.

قبل از این که بخواهید با عجله جواب بدهید اجازه بدهید فرد مقابل حرفهایش را به طور کامل بزند و بگذارید حرفهایش تمام شوند.


اغلب مکالمات ما شامل منتظر ماندن برای تمام شدن حرفهای فرد مقابل است تا بتوانیم انچه را که میخواهیم بگوییم. ما در گوش دادن خیلی هم خوب نیستیم.


اما تلاش کنید که یاد بگیرید شنونده های خوبی باشید. به مرور خواهید فهمید که چقدر به شما کمک می کند تا درک کنید و دیگر مثل قبل زود از کوره در نمی روید. قبل از این که سر نقطه نظر شما بحث کنید، سعی کنید مسائل را از دید فرد مقابل ببینید.

منبع :چگونه یک ارتباط بهم خورده را درست کنیم؟- مشاورانه

مبارزه با هیولای بی اعتمادی قبل از تخریب رابطه

من یک فرد کاملا اعتماد کننده ای می باشم. من در شرایط نرمال تمایل دارم تا اعتمادم را نسبت به سایر افراد گسترش بدهم و از آنها انتظار دارم تا مهربانی متقابل داشته باشند.


در صورتی که فرد دیگر اثبات کند که غیرقابل اعتماد می باشد، در آن صورت من سطح اعتمادم نسبت به وی را تغییر خواهم داد.


در روابطی که بی اعتمادی را تجربه می کنم، معمولا به این نتیجه می رسم که این مورد به دلیل یک نقص قابل توجهی در اعتماد صورت نگرفته است (هر چند که عبارت از مواردی می باشند که به صورت آنی منجر به جلب توجه ما می شوند)، ولی چند نمونه کوچک تر مربوط به نااطمینانی در طول زمان صورت گرفته است.


مبارزه با هیولای بی اعتمادی قبل از تخریب رابطه

مبارزه با هیولای بی اعتمادی قبل از تخریب رابطه

۵ مرحله مربوط به شک و سوء ظن – نقش شکاکیت در تخریب روابط


شکستن یک عهد، نرسیدن به هدف تا زمان مشخص شده، و یک الگویی از رفتار غیرقابل اطمینان، غیراخلاقی، نامناسب، یا بدون علاقه در طول زمان به یک روند تبدیل می شود.


بی اعتمادی در طول یک شب اتفاق نمی افتد، بلکه به صورت تدریجی و طی مراحل مختلف رشد پیدا می کند، و در صورتی که بتوانیم مراحلی را که در آن هستیم را تشخیص بدهیم.


این شانس را خواهیم داشت که قبل از عمیق تر شدن بی اعتمادی آن را از بین ببریم. مراحل نااطمینانی عبارتند از:


شک و بی اعتمادی

اولین مرحله مربوط به بی اعتمادی عبارت از شک می باشد. شما شروع به تجربه کردن یک نااطمینانی محدودی نسبت به یک شخص قابل اعتماد می کنید که باعث می شود مقداری از اعتماد شما به وی از بین برود.


این مورد می تواند یک نوع شک و ایرادگیری در پس زمینه ذهن شما باشد که نمی توانید از آن صرف نظر کنید، یا حتی در صورتیکه تشخیص درستی نداشته باشید، در برخی مواقع احساس و درک درستی نسبت به موقعیت نخواهید داشت.


سوء ظن در رابطه

در صورتی که شک از بین نرود، در طول زمان پیشرفت خواهد کرد و به سوء ظن تبدیل خواهد شد.


ممکن است یک الگوی رفتاری در شما شکل بگیرد که نشان دهنده عدم اعتماد باشد، ولی شما دلیل کافی برای داشتن نتیجه گیری موثقی نخواهید داشت.


بی اعتمادی شک و تردید در رابطه مشاور کو 

بی اعتمادی شک و تردید در رابطه مشاور کو

اضطراب و عدم اطمینان

سومین مرحله از عدم اطمینان عبارت از اضطراب می باشد.


اضطراب شامل یک احساس مربوط به ترس و اضطراب می باشد و در اغلب مواقع به صورت فیزیکی مشخص می شود.


در هنگام تعامل با شخصی که اعتماد کاملی نسبت به وی ندارید، ممکن است که ناآرامی، ضربان شدید قلب، عصبانیت، سفتی معده، یا حتی نفرت را تجربه کنید.


ترس

در این مرحله از رابطه، عدم اطمینان می تواند تا جایی افزایش پیدا کند که شما نسبت به نشان دادن آسیب پذیری خودتان ترس داشته باشید.


شما موارد نقص زیادی را در اعتماد تجربه کرده اید و سطح نااطمینانی شما به یک فرد دیگر آنقدر پیشرفت کرده است که از بهزیستی عاطفی خودتان ترس دارید.


حفاظت از خود

در نتیجه ترسی که تجربه کرده اید، در یک موقعیت حفاظت از خود قرار می گیرید. شما در روابط خودتان موانعی ایجاد می کنید تا از نزدیک شدن سایر افراد به خودتان محافظت کنید.


این اقدام خود محافظتی منجر به کاهش آسیب پذیری شما می شود، ولی همچنین منجر به تقویت وضعیت نااطمینانی در رابطه می شود.


یادگیری نحوه ایجاد اعتماد مجدد در روابط

اعتماد یک نوع طنابی می باشد که منجر به نگه داشتن افراد در یک رابطه ی شود، و زمانی که این طناب پاره می شود، عدم ارتباط صورت می گیرد.


زمانیکه نسبت به یک فرد دیگری آسیب پذیر نباشید، موارد متفاوتی را در رابطه خودتان تجربه خواهید کرد.


دکتر جان تانسند [۱] در کتاب خودش به اسم فراتر از مرزها – یادگیری نحوه ایجاد اعتماد مجدد در روابط [۲] چند مورد از اعتمادهای آسیب دیده را بیان کرده است:


دکتر جان تانسند

صرف نظر کردن از رابطه

به جای بی خیال بودن، که در روابط اعتمادی یک مورد عادی می باشد، احتیاط بیشتری را در به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی خواهید داشت.


به دلیل از بین رفتن ایمنی، از پذیرفتن ریسک ها در رابطه موجود اجتناب می کنید. در این شرایط، تنهائی یا ساکت شدن یا درونی شدن بیحالی از جمله موارد رایج می باشد.


حرکت به سمت انجام وظیفه

به منظور جبران نبود اعتماد در رابطه، ممکن است که بیش از حد خودتان را مشغول سرگرمی ها، مدرسه، کلیسا، یا سایر فعالیت ها بکنید.


به دلیل اینکه “انجام دادن کار” راحت تر از “ارتباط برقرار کردن” می باشد، شما در سایر بخش های فعال می مانید. همچنین شما بخش های شخصی رابطه خودتان با سایر افراد را از بین می برید.

منبع :مبارزه با هیولای بی اعتمادی قبل از تخریب رابطه- مشاورکو