مرکز مشاوره ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰

مرکز مشاوره ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰

مرکز مشاوره ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰

مرکز مشاوره ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰

روان شناسی / روان درمانی آدلریان

روان شناسی / روان درمانی آدلریان، توسط آلفر آدلر[۲] (۱۸۷۰ – ۱۹۳۷) مطرح شد. آلفرد آدلر به عنوان یک روان پزشک تاثیر گذار در طول تاریخ، در اوایل قرن ۲۰ ام توجه فلسفی را در سطح جهانی، به ایده هایی جلب کرد که نسبتا جدید بودند.


وی بر این عقیده بود که شناخت دقیق و نزدیک از وضعیت اجتماعی فرد، از طریق بررسی عواملی از قبیل ترتیب ولادت، سبک زندگی، و آموزش والدینی، یک امر ضروری می باشد.


آدلر معتقد است که هر فردی تلاش می کند که به یک شخص مهمی تبدیل شود و احساس خوبی داشته باشد.


فهرست مطالب

تاریخچه روان شناسی آدلریان

روان درمانی آدلریان

۴ مرحله مربوط به روش درمانی آدلریان

انواع روش های درمانی آدلریان

شناسایی ارزش ها و روان شناسی آدلریان

محدودیت های روان شناسی آدلریان

روان شناسی / روان درمانی آدلریان

روان شناسی / روان درمانی آدلریان

تاریخچه روان شناسی آدلریان

آدلریان قبل از ورود به دنیای روان پزشکی و در اوایل دهه ۱۹۹۰، زندگی و دوران حرفه ای خود را به عنوان یک چشم پزشک از سال ۱۹۸۵ شروع کرد.


وی به شدت مجذوب نظریه های سیگموند فروید[۳] در مورد رفتار بشری  شد و آن را به دقت مورد مطالعه قرار داد و با شجاعت بی بدلیل از مفاهیم روانکاوی فروید که قبل از آن به شدت مورد انتقاد بود، دفاع کرد.


در سال ۱۹۰۷، یک فردی که طرفدار و حامی فروید بود، از آدلر دعوت کرد که به عضویت حوزه و گروه داخلی وی در بیاید – توسط یک گروهی، بحث منحصر به فردی در عصر چهار شنبه صورت گرفته شد و تصمصم بر آن شد تا مبناهای مربوط به یک نهضت روان کاوی را ایجاد کنند.


در نهایت، به دلیل اختلافات نظری، آدلر و فروید از یکدیگر فاصله گرفتند و آدلر خودش پیشتاز رهیافت جدیدی در یک روش درمانی جدید شد و بلافاصله مکتب روان شناسی فردی را راه اندازی کرد.


در این سیستم جدید، تاکید بر اهمیت مطالعه کلیه افراد بود. نظریه آلد، به صورت رسمی در انجمن تفکر روان شناسی آزاد مطرح شد و بلافاصله بعد از آن، روزنامه روان شناسی فردی شروع به چاپ کرد.


روان درمانی آدلریان

آدلر در حوزه مربوط به نظریه کلی شخصیت، روان درمانی، و آسیب شناسی روانی پیش قدم بود، و روان شناسی آدلریان، بر توانایی شخصی در پذیرش احساس نابسندگی یا نالایقی و داشتن موقعیت پایین تر نسبت به بقیه افراد تاکید دارد.


وی بر این عقیده است که فرد در زمانی که مورد تشویق قرار می گیرد و احساس شایستگی و احترام در وی شکل می گیرد، پاسخگویی و مشارکت بهتری را از خود نشان می دهد.


در شرایط معکوس و در زمانی که فرد مورد مخالفت قرار می گیرد و دلسرد می شود، وی یک رفتار ناکارا از خود نشان می دهد که بیانگر ایجاد یک حالت رقابتی، شکست و عقب کشیدن در وی می باشد.


زمانی که روش های گفتاری، برای تاثیرات مثبت تشویق مورد استفاده قرار گیرند، احساس بی نقص بودن و خوش بینی در فرد افزایش می یابد.


آدلر به شدت بر این عقیده بود که

“بچه ای که برخورد بدی با آن می شود به یک بچه ترسو و دلسرد تبدیل می شود”، و الگوهای رفتاری با کودکان باید در حد چشم گیری ارتقا یابند تا حس مقبولیت، مهم بودن و احترام در آنان ایجاد شود و این احساس خوب تمام وجود کودک را در بر گیرد.


آدلر معتقد بود که احساس ناشایستگی و پست بودن، به خصوص در زمانی که فرد در سنین پایین احساس حقارت شخصیتی می کند، می تواند در نتیجه ترتیب تولد ایجاد شود.


همچنین عواملی از قبیل وجود یک محدودیت و معلولیت فیزیکی یا نبود همدلی اجتماعی برای سایر افراد، می تواند منجر به ایجاد چنین احساسی در فرد شود

منبع :روان شناسی / روان درمانی آدلریان-- مشاورکو

روان شناسی / روان درمانی آدلریان

روان شناسی / روان درمانی آدلریان، توسط آلفر آدلر[۲] (۱۸۷۰ – ۱۹۳۷) مطرح شد. آلفرد آدلر به عنوان یک روان پزشک تاثیر گذار در طول تاریخ، در اوایل قرن ۲۰ ام توجه فلسفی را در سطح جهانی، به ایده هایی جلب کرد که نسبتا جدید بودند.


وی بر این عقیده بود که شناخت دقیق و نزدیک از وضعیت اجتماعی فرد، از طریق بررسی عواملی از قبیل ترتیب ولادت، سبک زندگی، و آموزش والدینی، یک امر ضروری می باشد.


آدلر معتقد است که هر فردی تلاش می کند که به یک شخص مهمی تبدیل شود و احساس خوبی داشته باشد.


فهرست مطالب

تاریخچه روان شناسی آدلریان

روان درمانی آدلریان

۴ مرحله مربوط به روش درمانی آدلریان

انواع روش های درمانی آدلریان

شناسایی ارزش ها و روان شناسی آدلریان

محدودیت های روان شناسی آدلریان

روان شناسی / روان درمانی آدلریان

روان شناسی / روان درمانی آدلریان

تاریخچه روان شناسی آدلریان

آدلریان قبل از ورود به دنیای روان پزشکی و در اوایل دهه ۱۹۹۰، زندگی و دوران حرفه ای خود را به عنوان یک چشم پزشک از سال ۱۹۸۵ شروع کرد.


وی به شدت مجذوب نظریه های سیگموند فروید[۳] در مورد رفتار بشری  شد و آن را به دقت مورد مطالعه قرار داد و با شجاعت بی بدلیل از مفاهیم روانکاوی فروید که قبل از آن به شدت مورد انتقاد بود، دفاع کرد.


در سال ۱۹۰۷، یک فردی که طرفدار و حامی فروید بود، از آدلر دعوت کرد که به عضویت حوزه و گروه داخلی وی در بیاید – توسط یک گروهی، بحث منحصر به فردی در عصر چهار شنبه صورت گرفته شد و تصمصم بر آن شد تا مبناهای مربوط به یک نهضت روان کاوی را ایجاد کنند.


در نهایت، به دلیل اختلافات نظری، آدلر و فروید از یکدیگر فاصله گرفتند و آدلر خودش پیشتاز رهیافت جدیدی در یک روش درمانی جدید شد و بلافاصله مکتب روان شناسی فردی را راه اندازی کرد.


در این سیستم جدید، تاکید بر اهمیت مطالعه کلیه افراد بود. نظریه آلد، به صورت رسمی در انجمن تفکر روان شناسی آزاد مطرح شد و بلافاصله بعد از آن، روزنامه روان شناسی فردی شروع به چاپ کرد.


روان درمانی آدلریان

آدلر در حوزه مربوط به نظریه کلی شخصیت، روان درمانی، و آسیب شناسی روانی پیش قدم بود، و روان شناسی آدلریان، بر توانایی شخصی در پذیرش احساس نابسندگی یا نالایقی و داشتن موقعیت پایین تر نسبت به بقیه افراد تاکید دارد.


وی بر این عقیده است که فرد در زمانی که مورد تشویق قرار می گیرد و احساس شایستگی و احترام در وی شکل می گیرد، پاسخگویی و مشارکت بهتری را از خود نشان می دهد.


در شرایط معکوس و در زمانی که فرد مورد مخالفت قرار می گیرد و دلسرد می شود، وی یک رفتار ناکارا از خود نشان می دهد که بیانگر ایجاد یک حالت رقابتی، شکست و عقب کشیدن در وی می باشد.


زمانی که روش های گفتاری، برای تاثیرات مثبت تشویق مورد استفاده قرار گیرند، احساس بی نقص بودن و خوش بینی در فرد افزایش می یابد.


آدلر به شدت بر این عقیده بود که

“بچه ای که برخورد بدی با آن می شود به یک بچه ترسو و دلسرد تبدیل می شود”، و الگوهای رفتاری با کودکان باید در حد چشم گیری ارتقا یابند تا حس مقبولیت، مهم بودن و احترام در آنان ایجاد شود و این احساس خوب تمام وجود کودک را در بر گیرد.


آدلر معتقد بود که احساس ناشایستگی و پست بودن، به خصوص در زمانی که فرد در سنین پایین احساس حقارت شخصیتی می کند، می تواند در نتیجه ترتیب تولد ایجاد شود.


همچنین عواملی از قبیل وجود یک محدودیت و معلولیت فیزیکی یا نبود همدلی اجتماعی برای سایر افراد، می تواند منجر به ایجاد چنین احساسی در فرد شود

منبع :روان شناسی / روان درمانی آدلریان-- مشاورکو

سکس تراپ کیست و چه کمکی به شما می کند؟

مقاربت جنسی در زندگی زناشویی یکی از عوامل مهم در حفظ زندگی یک فرد را سالم است.


بدون شک یکی از عوامل مهم در خیانت نامشروع و روابط است.


که در صورت عدم توانایی در  رابطه جنسی و ناتوانی در ارضای رابطه جنسی همسر  باعث می شود ازدواج سرد شود.


ممکن است سبب خیانت و حوادث غیر قابل جبران شود.


درمان جنسی و سکس تراپی

رابطه خوب

درمان جنسی شامل حذف مشکلات جنسی در روابط زناشویی است.


در صورت عدم رضایت از مقاربت جنسی با مراجعه به درمانگر جنسی، ما می توانیم برای حل مشکل از داشتن رابطه جنسی با همسر برای رسیدن به رضایت جنسی اقدام کنیم.


با توجه به آمار، از چهل تا شصت درصد از مشکلات زناشویی از مشکل جنسی است.


نیاز به یک بررسی علمی تر از رابطه جنسی در موارد سکس تراپی قبلا بیشتر آشکار می شود و باعث می شود که جامعه علمی برای تبدیل شدن به پایه و اساس علم مدرن سکسولوژی اقدام کند.


سکسولوژی مدرن و چند وجهی است، از نزدیک به علوم پزشکی، روانپزشکی، روانشناسی، آمار، جامعه شناسی، جرم شناسی، زیست شناسی، و حتی هنر و موسیقی مربوط می شود.


سکس تراپ کیست و چه کمکی به شما می کند؟


تعریف علمی سکس تراپی این است:

مطالعه هدفمند رفتار جنسی در انسان و حیوانات، که این رفتار را قبل از تولد شروع می کند و در طول زندگی اش ادامه می دهد.


سکسولوژی در بیشتر واژگان به عنوان علم مطالعات جنسیتی تعریف شده است.


رابطه جنسی در واقع شرایط مشابهی است که مرد را از یک زن متمایز می کند.


و محرمانگی و مشکلات خاصی را که فرد با شریک جنسی خود دارد را از بین ببرد.


روانشناسی مدرن ترکیبی از زمینه های مختلف، مانند روانشناسی زیست شناسی، آمار جامعه شناسی آسیب شناسی و انسان شناسی است.


شایان ذکر است که در روانشناسی به عنوان یک علم توصیفی، نه یک علم تجویزی، سکسولوژی به این معنی است که نتیجه تایید و یا رد رفتار جنسی ریشه در عوامل رفتاری دارد.



9 نکته ی طلایی برای ماندگاری انگیزه

0 دیدگاه /تیر ۱۹, ۱۳۹۸

ادامه مطلب ...

سکس تراپی

ویژگی های سکس تراپر چیست؟

سکس تراپر باید یک متخصص بهداشت روان باشد، تمام وقت روان درمانگری را کامل کرده باشد و تحت آموزش مشاوره جنسی تحت نظارت متخصصان آموزش دیده باشد.


مهارت کامل مشاوره و روان درمانی و داشتن یک رشته کامل روانشناسی، نقطه ی مهمی در فرآیند سکس تراپی است.


از آنجا که بسیاری مشکلات جنسی در روابط اجتماعی و مشکلات شخصیتی ریشه دارد، تنها یک روانشناس و روان درمانگر قادر به شناسایی و ارزیابی فردی، مشکلات اجتماعی و شخصیت بیمار، و می تواند به او کمک کند.


از سوی دیگر، سکس تراپ را می توان بین فیزیولوژی بدن و آناتومی اندام های جنسی و عملکرد آنها احاطه شده دانست.


آنها باید به اختلالات روانی و فیزیکی مسلط بوده و از یکدیگر تمیزشان دهند و آنها را با ارائه مشاوره لازم راهنمایی کنند.


لازم به ذکر است که آشنایی با زمینه های فرهنگی، اخلاقی و مذهبی هر جامعه، یکی از مهمترین نیازهای کار است.


از آنجا که نقد اختلالات جنسی، صرف نظر از زمینه های فرهنگی و ایدئولوژیک جامعه، نامناسب است.

منبع :سکس تراپ کیست و چه کمکی به شما می کند؟- مشاورانه

از رفتارهای افراد خودشیفته آگاه شوید

آیا شما تا به حال یک طاووس را از نزدیک دیده اید؟ طرز راه رفتن، ایستادن، نگاه کردن به اطراف و خودنمایی کردن در حیطه حیوانات؟ یک طاووس مرتب در حال بزرگ نشان دادن خود و توانایی هایش است و هیچ فرصتی را برای جلب توجه دیگران به خود از دست نمی دهد. در این دوره از زمان آدمهای خود شیفته و خودخواه و از خود متشکر بسیار زیاد هستند که با نوع رفتارشان ارتباط برقرار کردن با آنها آسان نیست. برقراری ارتباط با اینگونه اشخاص بسیار سخت است  و آدمها بطور ناخودآگاه تلاش می کنند تا از آنها بپرهیزند. تحمل کردن افراد از خود متشکر واقعا سخت است.


” من اخلاقم اینطوریه” یا اینکه “ ما هممون خانوادگی همینطوری هستیم ” ” من هرجور دلم بخواد رفتار می کنم” و صدها جمله از این قبیل جملات که با کلمه من آغاز می شود و همه آنها عطر و بوی خود شیفته گی و خودخواهی را دارد. اما آیا به نظر اطرافیانمان ما نیز فردی خود پسند و از خود متشکر هستیم؟ چطور می توانیم آدمهای خودپسندرا شناسایی کرده و چه رفتاری با آنها داشته باشیم؟ جواب این سئوالات را با بهره گیری از نظرات سودمند کارشناس ارشد در مشاوره خانواده ، جناب آقای دکتر علی دربانی در اختیار شما قرار می دهیم.


نازنازی های خودخواه تست روانشناسی رایگان

خودپسندی  خصیصه ای است که با نوع شخصیت آدمها ارتباط دارد و با سلطه گری، قدرت نمایی ، خود بزرگ بینی و حق به جانب بودن شخص همراه است. به دورو بر خودبنگرید آیا افرادی را می شناسید که توقعات ریزودرشت زیادی از شما دارند و همیشه به دنبال تعریف کردن و تمجید شدن از جانب شما هستند.


یافتن اینگونه اشخاص آسان است و فقط لازم است که این ۳ شاخصه را در آنها بیابید:


–       کاملا خود را همیشه از دیگران بالاتر و مهم تر می دانند.


–       بسیار مایل هستنید از دیگران درباره خودشان جملات خوب و تمجید بشنوند


–       قادر به همدردی با دیگران نیستند و نمی توانند نظرات افراد دیگر را درک کنند. زمانی که با اینگونه اشخاص ارتباط دارید بیشتر اوقات خواهید یافت که آنها مدام در حال اغراق کردن درباره اعمال خود ، دروغ گویی در مورد  توانایی هاو  خودستایی می باشند به همین دلیل اطرافیانشان آنها را افرادی خودخواه و نفرت انگیز  می دانند.


تعدادی از روانشناسان عقیده دارند که این اشخاص در کودکی در ناز و نعمت بزرگ شده و هرآنچه که می خواستند در اختیارشان قرار می گرفته است و به قول عامیانه پدرو مادرشان آنها را نازنازی و ننر کرده اند. تعداد اینگونه افراد خود شیفته در دورو بر ما کم نیست. از طرفی دیگر روانشناسان معتقد هستند که یک گروه دیگر هم از افراد وجود دارند که ممکن است آنها هم خودپسند و متکبر بشوند . آنها اشخاصی هستند که با تحمل سختیهای بسیار و رنج و مرارت پرورش یافته اند . اینگونه افراد به جبران آن عقده های حقارت که سالها با آن دست به گریبان بودهاند به سوی رفتارهای خودخواهانه و متکبرانه می روند.


ازدواج با شخص خودپسند مساوی با بردگی

اگر کسی بخواهد با کسی که خودشیفته است تشکیل یک خانواده را بدهد بهتر است بداند که اینکار جز بردگی برای او سودی نخواهد داشت و نمی تواند به حقی برابر با او در خانواده برسد و به هیچ عنوان فرد خود شیفته حق همسری او را رعایت نخواهد کرد. بنابراین آشنا شدن با رفتارهای یک فرد خودپسند و خود شیفته و دوری کردن از ازدواج با آنها بسیار مسئله ای اساسی بشمار می آید.فراموش نکیند که اگر با یک خود شیفته ازدواج کرده اید و یا بخواهید ازدواج کنید شما هرگز نخواهید توانست او را درمان کنید زیرا آنها دست کمک شما را رد خواهند کرد. فکر نکنید که معجزه ای اتفاق خواهد افتاد و او تغییر خواهد کرد این امکان ندارد. لااقل در مورد همسر خودتان اگر خود شیفته است اینگونه فکر نکنید زیرا سرخورده خواهید شد.


آدمهای خودخواه و متکبر دارای زبان چرب و نرم و بقول معروف خوش سروزبان هستند.

کسی که خودشیفته است نمی تواند افراد دیگر را دوست داشته باشد و کلمه دوست داشتن برای او معنایی ندارد.او مدام افراد زیردست خودش را تحقیر می کند و دیگران را مسخره می نماید. این را بدانید که او برای گول زدن دیگران و به دام انداختن آنها در ابتدای رابطه از کلمه دوست داشتن بسیار استفاده خواهد کرد اما تمام اینها نقش و بازی بیش نیست. می بایست متوجه باشید که این اشخاص بسیار چرب زبان هستند و در اولین دیدار شما را به شدت مجذوب خود خواهند کرد. ضمنا به ظاهر دارای اعتماد به نفس زیاد و احتمالا دروغین نیز می باشندو برای اینکه در نظر شما خودشان را فردی موفق نشان بدهند به شما دروغ گفته و لاف می زنند.


اگر شما چهار یا پنج نشانه از بین نشانه های زیر را در وجود همسر خود یافتید می توانید قریب به یقین او را دارای مشکل شخصیتی و خود شیفته بدانید:


۱-    او خودش را بسیار بزرگ می بیند و در مورد توانای ها و اهمیت خوداغراق می کند


۲-    ذهن او مدام مشغول  خیالبافی مفرط است و مدام درباره پیشرفت های فراوان خود خیالبافی می کند


۳-    او همیشه فکر می کند که شخصی استثنایی است ولی کسی او را درک نمی کند.


۴-    او نیازمند تعریف و تمجید توسط اطرافیان خود می باشد.


۵-    او همیشه بدون دلیل کافی احساس می کند که حق با اوست


۶-    سعی در استثمار دیگران دارد


۷-    قادر به همدردی کردن با دیگران  نیست ( نمی تواند احساسات دیگران را درک کند و رابطه همدلی با آنها برقرار نماید.


۸-    مدام احساس می کند که دیگران به او حسادت می کنند و یا اینکه او به دیگران حسادت می کند


۹-    بسیار خودخواه و متکبر است ( همیشه از منم منم کردن استفاده می کند


می بایست پنجره ها را تمیز کرد

روزی زن خانه از پشت شیشه اتاق خانه خود ، خانه همسایه را نگاه می کرد، روبه شوهرش کرده و گفت: چرا لباسهایی را که این همسایه شسته و بر روی بند رخت آویزان کرده است کثیف است . به نظر می رسد که او لباسهایش را با آب چرکین شسته که آنها چرکمرد شده اند. او هربار که به پشت پنجره می آمدو خانه همسایه را نگاه می کرد این حرفها را به همسرش می زد. یک روز که زن مانند همیشه به پشت پنجره رفته بود تا خانه همسایه را نگاه کند با خوشحالی و تعجب به شوهرش گفت چه عجب بالاخره حرفهای من به گوش زن همسایه رسیده و امروز لباسهای او تمیز شسته شده اند. همسرش با لبخندی به او گفت که لباسهای زن همسایه همانهاست ولی من امروز پنجره اتاقمان را تمیز کردم. آدمهای خود شیفته چون پنجره دید خود را تمیز نمی کنند از نظر آنها دیگران همه چیزشان سیاه و بد است . آنها برای آنکه عقده حقارت خود را از بین ببرندو اعتماد به نفس پیدا کنند تمام سعی شان را می کنند تا به افراد دیگر بقبولانند که آنها جقدر آدمهای با اهمیت و بزرگی هستند.


بنابرآمارهای داده شده، خود شیفتگی در آقایان بیشتر از خانمها به چشم می خورد.

منبع :از رفتارهای افراد خودشیفته آگاه شوید- مرکز مشاوره

روانشناسی انرژی برای درمان بیماری روان

یک روش درمان امیدبخش بالقوه

روان شناسی انرژی یک روش تقریبا جدید درمانی می باشد که رهیافت های شرقی مربوط به ذهن و بدن را با روان شناسی غربی و ایده های روان درمانی ترکیب می کند.


درمانگران روش روان شناسی انرژی ادعا می کنند که فشار آوردن به نقاط طب سوزنی در حین تفکر به یک اتفاق اضطراب آور می تواند منجر به درمان اضطراب و فوبیاها شود.


هرچند که همچنان بحث و جدل های زیادی در مورد این روش درمانی وجود دارد، ولی مطالعات بعدی نشان داد که این روش درمان امیدبخش می باشد.


روانشناسی انرژی - مشاور کو 

روانشناسی انرژی – مشاور کو

تاریخچه روان شناسی انرژی

تکنیک های روان شناسی انرژی برای اولین بار در دهه ۱۹۸۰ و توسط روگر کالاهان[۱] و تحت عنوان “روش درمان زمینه تفکر” معروف شد.


یک روان شناس بالینی به اسم دوید فینستین[۲] یک برنامه روان شناسی انرژی را توسعه داد که حتی برای افراد و به منظور استفاده در خانه، آموزش هایی را ارائه می کرد.


فینستین تاثیر مناسبی را بر روی ارائه مبناهای تکنیک در روش متوازن داشت.


چند شاخه از روان شناسی انرژی وجود دارند که شامل روش درمان زمینه تفکر ذکر شده در بالا، تکنیک های آزادی عاطفی و روان شناسی انرژی جامع می باشد.


روانشناسی انرژی به چه نحوی کار می کند

فرآیند درمانی این روش همانند سایر روش های روان درمانی شروع می شود و درمانگر و درمانجو به یکدیگر اعتماد پیدا می کنند و به توافق می رسند و مشکلات موجود را از بین می برند.


درمانگر با معرفی یک محرک خاص شروع می کند که عبارت از یک تفکر، تصویر یا حافظه ای می باشد که منجر به آشفتگی و ایجاد احساس اضطراب می شود و از درمانجو می خواهد که میزان ناراحتی تحریک شده را در یک مقیاس صفر تا ۱۰ امتیازبندی کند، به نحوی که ۱۰ نشان دهنده بالاترین اضطراب ممکن می باشد.


مرحله بعدی عبارت از فشار دادن به یک سری نقاط طب سوزنی خاص می باشد که اکیوپوینت ها[۳] نامیده می شوند، و در همین حال فرد یک جمله ای را در مورد محرک تکرار می کند که قبلا درمانجو و درمانگر در مورد آن به توافق رسیده اند.


فینستین در مقالات متعدد خودش در رابطه با این موضوع بیان کرده است:


در این تکنیک درمانی، مغز انتظار می کشد که یک واکنش عاطفی ناخوشایند سطح بالا در واکنش به محرک ایجاد شود، ولی این مورد بدین دلیل نمی باشد که اکیوپوینت ها “به صورت موقت منجر به غیر فعال شدن واکنش کناری می شوند


فینستین

بیماران به این طریق و در نتیجه تکرار های زیاد یاد می گیرند که عواطفی را خنثی کنند که دردناک می باشند، یا تفکرات فرد را دچار اختلال می کنند و یا اینکه منجر به یادآوری خاطراتی می شوند.


فینستین

درمانگر بعد از فشار دادن کامل، یکبار دیگر از درمانجو می خواهد تا محرک را رتبه بندی کند؛ شاید درمانجو علائم فیزیکی را هم توصیف کند.


این فشار دادن تا زمانی ادامه می یابد که امتیاز بیان شده به صفر برسد یا خیلی نزدیک به صفر باشد.


این کار زمان محدودی نیاز دارد، هرچند که ممکن است که به دوره های بعدی نیاز باشد.

منبع :روانشناسی انرژی برای درمان بیماری روان- مشاورکو