خودآگاهی به عنوان یکی از مهم ترین مهارت های زندگی مطرح است و نقش زیادی در ارتقاء سلامت روانی افراد و پیشگیری از ابتلا به مشکلات روانی ایفا می کند.
اهمیت مهارت های زندگی به حدی است که یونسکو، برخورداری ازآن ها را به عنوان یکی از مهم ترین معیارهای سواد جهانی معرفی کرده است.
به عبارت دیگر، در دنیای پیچیده ی امروز، انسان نسبت به گدشته با چالش های بسیار متنوع تری رو به روست .
بدون برخورداری از مهارت کافی، می تواند در برابر این چالش ها به راحتی سلامت روانی خود را از دست دهد.
به همین دلیل، می توان گفت سرمایه گذاری در جهت آموزش این مهارت ها به کودک یکی از مهم ترین ضرورت های عصر اخیراست.
آیا تاکنون با افرادی مواجه شده اید که شناخت صحیحی از خود ندارند؟ نمی دانند به درستی چه فردی هستند و چه اهدافی را دنبال می کنند؟
این افراد ممکن است حتی ندانند از چه چیزی خوشحال می شوند، چه چیزی آن ها را ناراحت می کند یا می ترساند و چه چیز برای ان ها تعجب آور خواهد بود.
علاوه بر موارد فوق، افراد این چنینی، به دلیل آگاه نبودن از ارزشه ها، معیارها و خط قرمز های زندگی شان، ممکن است هر لحظه به سمتی حرکت کنند و شما را از رفتارهای عجیب و متناقض خود دچار تعحب کنند.
تمتمی مواردی که تا بدین جای متن خواندید، توصیف کننده ی فردی است که از خودآگاهی پایینی برخوردار است.
خودآگاهی به عنوان یکی از مهم ترین مهارت های زندگی عبارت است از آگاهی نسبت به خود در سه بعد شناختی، هیجانی و رفتاری که منجر به ارتقا سلامت روان فرد و پیشگیری از بیماری می شود.
اگر در اطرافیان خود افرادی با خصوصیات بالا می شناسید و قصد دارید کودک تان را در برابر ویژگی های نام برده شده واکسینه کنید با ادامه ی متن همراه باشید.
همان طور که گفته شد خودآگاهی در سه مولفه ی شناختی، هیجانی و رفتاری قابل بررسی است.
نکته ی مهم آن است که شما به عنوان والد و یا مربی کودک بتوانید ضمن آگاهی از این ابعاد سه گانه، از طریق فعالیت ها و برنامه های مدون، هر سه بعد این مهارت را به طور همزمان در فرزندتان رشد دهید.
کودکی که از نظر شناختی خودآگاه است، نسبت به افکاری که در ذهنش می گذرد، آگاه است.
او می داند که چه فکری باعث شد تا عصبانی شود، کدام فکر باعث شد دوستش را هل بدهد و یا در موقعیتی که در کلاس درس، نظرش را ارایه نداد، چه فکری در ذهنش می گذشت.
بعد هیجانی خودآگاهی به بررسی میزان آگاهی فرد از هیجاناتش می پردازد.
به عبارت ساده تر می توان گفت کودکی که هیجانات اصلی خود (غم، شادی، خشم، ترس، تعجب) و سایر هیجانات فرعی (تنفر، حسادت و..) را می شناسد .
می تواند در مورد آن ها صحبت کند در بعد هیجانی این مهارت به رشد مطلوب رسیده است.
در توضیح آخرین بعد (خودآگاهی رفتاری) نیز لازم است بدانید کودکی که در این بخش مهارت دارد، می تواند در مورد رفتارهایش و دلیل آن ها برای خودش یا شما توضیحاتی ارایه دهد.
او می تواند به قضاوت در مورد رفتارهای خودش پرداخته و میزان مناسب بودن یک رفتار در تحقق هدفش را بررسی کند.
چنینی کودکی از اشتباهاتش درس می گیرد، بدون نیاز به تذکر، رفتارهای نامناسب را اصلاح و رفتارهای جدیدی را انتخاب می کند و شما برای آموزش رفتار صحیحی و غلط به او با چالش زیادی مواجه نخواهید بود.
خودآگاهی نیز مانند سایر مهارت ها، امری اکتسابی است که در کودکان تا حد زیادی متاثر از مشاهده است.
کودک میزان خودآگاهی شناختی، رفتاری و هیجانی اطرافیان –به ویژه والدینش- را مشاهده کرده و به تقلید آن خواهد پرداخت.
این مطلب نشان دهنده ی آن است که در برخی موارد لازم است همزمان با تصمیم گیری به منظور آموزش این مهارت به فرزندمان، فعالیت هایی را نیز به منظور ارتقا خودآگاهی شخصی مان آغاز کنیم.
در حقیقت لازم است بدانید که کودکان بهترین مشاهده کنندگان و ضعیف ترین مفسران هستند و رفتارهای شما می تواند بیش از هر چیز دیگر برای آن ها آموزش محسوب شود.
فرقی نمی کند که شما به عنوان والد به مطالعه ی این متن می پردازید و یا اینکه مربی کوک در زمینه ی مهارتی هستید. بازی های زیر می تواند برای شما مفید واقع شود.
به قید قرعه از دانش اموزان بخواهید جلوی کلاس بیایند و یکی از نامه های بدون اسم را بخوانند.
بقیه ی اعضای کلاس باید حدس بزنند نویسنده ی این نامه چه کسی بوده.
سپس به قید قرعه دانش آموزان را روی صندلی نشانده و از بقیه بخواهید تا ویژگی های مثبتش را به او بگویند.
برای کودک توضیح دهید که این یک بازی سایلنت (بدون صدا) است و کسی برنده می شود که بدون صحبت کردن، بتواند حالت هر هیجان را فقط در چهره اش نشان دهد.
به عنوان مثال از کودک بخواهید تا پس از پیداکردن کارت حاوی جمله ی”امروزمیریم شهربازی”، احساس متناسب با جمله را پیدا کند و آن را در چهره اش نشان دهد.
بهتراست لیستی از جملات متنوع تهیه کنید که احساسات مختلف اصلی و فرعی را در بر گیرند.
اگر کودک سواد دارد، از او بخواهید تا پاسخ سوالات زیر را نیز روی کاردستی اش بنویسد و اگرنه آن ها را نقاشی کند:
” یکی از ویژگی های خوب خودت، کاری که به آن علاقه داری، دوست داری در آینده چه کاره شوی؟ یکی از نقاط ضعفت”.
اگر مربی کودک هستید، در پایان می توانید با کاردستی های آن ها یک نمایش لباس راه بیندازید که هر کودک لباس دست سازش را به تن کرده و با حاضر شدن در جلوی کلاس، خودش را به دیگران معرفی می کند.
اگر به عنوان پدر یا مادر این بازی را انجام می دهید می توانید کارهای کودک را جمع آوری کرده و با آن ها یک نمایشگاه خانگی آماده کنید.
هرگز نقاشی ها و دست سازه های کودک را دور نیندازید چون می توانید از آن ها به منظور تقویت اعتماد به نفس فرزندتان نهایت استفاده را بکنید.
اگرچه کلمه ی “بازی” اکثرا برای فعالیت هایی به کار می رود که مخاطب آن ها کودک است، اما ممکن است شما به عنوان والدی هوشمند و آگاه تصمیم بگیرید تا خودتان نیز این بازی ها را امتحان کنید.
بر اساس پژوهش ها بسیاری از تعارضات زناشویی و ارتباطی بزرگسالان، ریشه در عدم آگاهی از علایق، سلایق، ارزش ها، اهداف و احساسات خود و طرف مقابل دارد.
با انجام این فعالیت ها می توانید نسبت به افکار، احساسات و رفتارهای خود و دیگران آگاه تر شوید و نارضایتی های ارتباطی را به میزان قابل توجهی کاهش دهید.
منبع:مشاوره-خانواده.com