توانایی مشارکت در سفرهای زمان ذهنی - برای بازگشت به رویدادهای گذشته و یا تصور نتایج آینده - بخش منحصر به فرد و مرکزی تجربه انسان است. و با این حال این توانایی می تواند عواقب مضر برای رفاه فیزیکی و روانی را داشته باشد، زمانی که آن را تکراری و غیرقابل کنترل می کند.
مجموعه ای از مقالات در شماره ژوئیه 2015 علم روانشناسی بالینی ( CPS ) این نوع تفکر تکراری را مورد بررسی قرار می دهد و به بررسی فرآیندهای روانشناختی اصلی که فرآیندهای تفکر ناسازگار مانند نگرانی و نشخوار را پایه می گذارد ، بررسی می کند. این سری از تحقیقات و روشهای پیشرفته با هدف پیشبرد درک ما از فرایندهایی است که به سلامت روانی و بیماری کمک می کند.
· مشکلات روحی والدین مرتبط با اختلال وابستگی واکنشی در کودکان
· تحقیقات نشان می دهد خطر گسترش بیش از یک اختلال روانشناختی
· بررسی نقش نژادپرستی در نیاز ناخوشایند برای مراقبت از سلامت روان در میان سیاهان
"علاقه ما (به عنوان یک مجله) در تفکر تکراری نقش مهمی در اختلال عملکرد بالینی و همچنین در سلامت روانی و سلامت جسمانی به طور کلی دارد. صرف نظر از نقش تفکر تکراری در نارسایی های بالینی، چنین تفکر نقش مهمی را در آلن کاظدین در مقدمه خود، سردبیر CPSمی نویسد: "زندگی روزمره و به طور گسترده ای در شرایط انسانی قرار دارد" . "این مجموعه غنی در جنبه های تفکر تکراری است که بحث و نشان داده شده است، از جمله نقش نشست در اختلال عملکرد و تغییرات درمانی".
با توجه به تعدادی از سردبیران مهمان سریال، رادی د رید، پائولا هرتل و ادوارد واتکینز، مقالات به طور کلی شواهد روشن را برای مزایای استفاده از رویکرد رویه ای و روان شناختی برای درک تفکر تکراری و سایر پدیده های شناختی ارائه می دهند.
"De Raedt، Hertel، and Watkins در مقدمه خود به مجموعه های خاصی نوشتند:" مفهوم سازی اختلالات با توجه به الگوهای همگرایی می تواند موجب توسعه نسل جدیدی از مداخلات متمرکز بر تغییر فرآیندهای تفکر ناسازگار و تاثیر گذار شود.
سردبیران مهمان نتیجه می گیرند: "به زودی روزهای اعتقاد بر این می شود که روانشناسی بالینی می تواند صرفا با توصیف افکار مردم و برچسب گذاری آنها بر اساس معیارهای تشخیصی پیشرفت کند."