مرکز مشاوره ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰

مرکز مشاوره ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰

مرکز مشاوره ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰

مرکز مشاوره ۰۲۱۲۲۲۴۷۱۰۰

با مخالفت خانواده برای ازدواج باید چه کرد؟

ازدواج

با سلام
من دختری 31 ساله هستم که با پسری 29 ساله به قصد ازدواج 10 ساله در رابطه هستیم و از 6 سال پیش تصمیم گرفتیم به رابطه شکل رسمی بدیم ولی هنوز به نتیجه نرسیدیم.
خانواده پسر با این ازدواج مخالف هستند و به هیچ وجه اجازه ی ازدواج به ما نمی دهند. از آنجا که پسرشان سر به راه است و متاسفانه شخصیت مستقلی ندارد از اینکه من به واسطه ی بزرگ تر بودن و مستقل بودنم برای پسرشان حاکمیت داشته باشم واهمه دارند. این در حالی است که پدر خانواده فوت شده و مسئولیت زندگی شان بر عهده ی پسر 31 ساله ی خانواده است که شخصیتی کاملا مستبد و زور گو دارد که البته مادر خانواده هم کاملا مستبد هستند و هر دو مثل یک دیوار محکم جلوی ما ایستاده اند.
از 6 ماه پیش ما فشار روی خانواده را بیشتر کردیم، صحبت ها پیاپی شده، حتی پسر 1 ماه خانه را ترک کرد و منتظر عکس العمل مادرش موند ولی کاملا بی نتیجه بود. در آخرین اقدام از یک مشاور کمک گرفتیم که در منزل ایشون با مادر و برادرشون صحبت کردند و با مقاومتشون روبرو شدند. به ایشون اعلام کرده بودن که پسرشون مظلوم و آروم هستش و اون دختر کاملا روی پسر ما تسلط و حاکمیت داره و ما این اجازه را نمی دیم…
البته این نکته را هم بگم که من هیچ ارتباطی با خانواده ایشون ندارم و فقط 2 سال پیش مادرشون با من یک ملاقات حضوری کوتاه جهت آشنایی داشتن و بس…
این بلا تکلیفی و سر در گمی رابطه ی ما را هم تحت شعاع قرار داده و ما مدام در بحث و جدال هستیم. من از لحاظ روحی به هم ریخته ام و از نظر مشاور نیاز به روانپزشک دارم، از سمت خانواده خودم که همه در جریان هستن تو فشار هستم و هیچ کاری از دستم بر نمی یاد
جدایی هم واسمون غیر ممکن شده هم به لحاظ احساسی و هم به لحاظ منطقی چون خانواده وبعضی از فامیل از قصد ما برای ازدواج خبر دارن!
متاسفانه ما در مقابل این خانواده ضعیف هستیم ضمن اینکه مادر خانواده گاهی به خاطر بحث راجع به این موضوع راهی بیمارستان می شوند و افراد خانواده، مقصر را خواسته ی غیر معقول پسر می دانند و ایشون را سرزنش می کنند. این در حالی است که پدر خانواده به دلیل ازدواج ناگهانی پسرشون از همسر قبلی به یک هفته نکشیده فوت کردن و حالا اقدام به ازدواج بدون اجازه ی مادر، پسر را دچار ترس و تردید می کنه و ما هیچ راهی نداریم…

از شما مشاور عزیزی که مشکل من را بررسی می کنید خواهشمندم به ما “را حل” بدید، ما هر دو به عواقب این ازدواج آگاه هستیم و پذیرفتیم و الان فقط نیازمند این هستیم که با کمترین مشکل بتونیم ازدواج کنیم و بعد از 10 سال مشکل، آرامش را تجربه کنیم.
عاجزانه نیازمند کمک از سمت شما هستم،
با تشکر فراوان….

0 votes

با سلام
دوست گرامی توجه داشته باشید قطعا ده سال رابطه به امید ازدواج عمر کمی نیست و اصلا جدایی سخت است ول خوب اگر صرفا منطق خانواده بحث مظلوم بودن فرزندشون است و به همین خاطر اجازه ازدواج نمی دهند و شما از ابتدا با این مساله مواجه بودید ادامه دادن اشتباه بوده و حال که حتی حرف مشاور به صورت حضوری هم کاری نکرده باید دو نفری دنبال واسطه ای مطئن از نظر خانوادشون باشید به هر حال مادر ایشون از فردی حرف شنوی خواهد داشت ضمن اینکه اگر واقعا هر دو فکر می کنید در کنار هم خوشبخت خواهید بود خوب می توانید اقدام کنید در غیر این صورت اقدام کردن درست نیست وقتی هنور با هم بحث دارید و شک دارید که ایا می توانید کنار هم قرار بگیرید یا خیر ؟دوست عزیز بهتره واقع بین باشید اگر همه راه ها را امتحان کردید و درنهایت حرف حرف خانواده ایشون بود دیگر ادامه دادن دلیلی نخواهد داشت و صرفا گذر زنان و از دست دادن اینده برای هر دو شما و البته شما بیشتر خواهد بود خوب اگر این جریان منتفی شود شرایط سخت است ولی باید بپذیرید نمی شود در سردرگمی و بلاتکلیفی زندگی کرد .موفق و خوشبخت باشید
در این موردمیتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.